مارلی باب ...

هــــــــی رفیق ...

هــــــــی رفیق ...

زیادی خوبی نکن !

انسان است ،

فراموشکار است ...!

از تنهایش که در بیاید ،

تنهایت را دور میزند !

پشت می کند به تو ،

به گذشته ات ...!

حتی روزی میرسد که به تو هم میگوید :

شما



غمگینم ...

غمگینم...

مانند جوانی که لحظه ی اعدام به گریه ی مادرش میخندید...!

خاطرش آمد که به او گفته بود خنده ات آرامم میکند پسرم...

همه شبیه هم نیستند...

ﻫﻤﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ!

ﺑﺮﻑ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﯾﺦ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺭﻭﺳﺘﺎ،

ﻧﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﻧﻪ ﺭﻣﺎﻧﺘﯿﮏ ...

پست ترین آدما ...

آموزش حرف "ف" در کتاب درسی جدید !!!

به این میگن پدر بچه...

بدون شرح ...

بی تو ...

می دانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند

می گویند حساسیت فصلی است

آری من به فصل فصل دنیای بی تو حساسم...

حالا نوبت ماست...

فصل دو نفره ها تموم شد…

حالا نوبت ماست

نوبت ماست که دستامونو بذاریم تو جیبمون

و رو جدول خیابونا راه بریم!