حواست باشد....
بی رحمی ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﺍﻣﺎ ﺣﻮﺍست ﺭا ﺟﻤﻊ ﮐﻦ !
ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﻡ ﺩﺭ ﯾﺎﺩﮔﯿﺮﯼ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ...
بی رحمی ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﺍﻣﺎ ﺣﻮﺍست ﺭا ﺟﻤﻊ ﮐﻦ !
ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﻡ ﺩﺭ ﯾﺎﺩﮔﯿﺮﯼ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ...
دوست مــــــــــجازي من
چند وقت است برايت مينويسم
و تو ميخواني
و گاهي تو مينويسي و من ميخوانم
حواست به من باشد
دوست مــــــــــجازي من
بين ما هيچ نقابي نيست
اين روزها درد دلهايمان را
به زبان نمي آوريم
تايپ ميکنيم
مانده ايم اگر اين دنياي مجازي نبود
روي ديوار احساس چه کسي مينوشتيم
نامت زيباست اما افسوس مجازي هستي
پشت هر يک از لايکها يک مخاطب خاص نشسته است
ميخواند/فکر ميکند/گاهي هم گريه ميکند/يا ميخندد
براي چند دقيقه هم که باشد از دنياي واقعي مرخصي ميگيري
مينشيني براي دل خودت
گاهي هم شب و روز ميچرخي در اين دنياي رمز دار
ولي ميدانم
قد تمام لبخندهايت تنها هستي
اگر همدمي بود که مجازي نميشدي
دوست مــــــــــجازي من
گاهي آنقدر احساس نزديکي ميکنيم که دستمان به مانيتور ميخورد
بيخود ميشويم بين يک دنيا دروغ و اعتقاد
فراموش ميکنيم خودمان را
دور ميزنيم منطق و باورهايمان را
ميخنديم/گاهي هم دروغ ميگوييم
آنقدر که با تو راحت هستم با خودم نيستم
نميدانم....
شايد اين معجزه ي مـــــجازي بودنت باشد
دوست مجازي من
بودنت را قدر ميدانم و دوستت دارم !
مرداي واقعي ؛ زيباترين دختر دنيا رو دوست ندارن ...
اونا دختري رو دوست دارن که بتونه دنياشون رو به زيباترين شکل بسازه
"به سلامتي همه مرداي واقعي"
يه ليوان از تو اون کابينت بردار.
+ خب.
- پرتش کن زمين.
+ خب.
- شکست؟
+ آره.
- حالا ازش عذرخواهي کن.
+ ببخشيد ليوان . منظوري نداشتم.
- دوباره درست شد؟
+ نه…
- دلي که شکست هر چه قدر هم عذرخواهي بکني ديگه مثل روزه اولش نميشه!
چشمانم را به نابينايي خواهم فروخت. . .
تا عشقم را با ديگري نبينم. . .
وقتي از دست دادن عادت ميشود....
ديگر بدست آوردن هم آرزو نميشود....!!